سلام بر همراهان مهربونم که با دلگرمیهاشون این دو هفته ی انتظار رو برام شیرین کردن امروز ساعت 12 باید برم آزمایشگاه تا بالاخره ببینم من مامان شدم یا نه ؟ دیشب تا صبح خواب های شیرین میدیدم بدون استرس و اضطراب خواب دیدم که از سفر کربلا دارم بر میگردم و همه اومدن به استقبالم دستهای کوچولوی یه دختر بچه ی دو سه ساله هم توی دستام بود که از ته دل منو همش بغل میکرد و میبوسید داشتم توی یه راه طولانی قدم برمیداشتیم تا برسیم به خونمون امیدوارم که خوابم خیر باشه خدایا راضی ام به رضای تو هر چی تو بخوای خدا جونم دوست جونا التماس دعا . شنبه با خبرای خیلی خوب میام پیشتون . دوستتون دارم ...